زخمهایش را میبوسد
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۳۰ ب.ظ
در گیر و دار پیکار طبقاتی
شعر عاشقانهای نوشت
در هیاهوی شور عدالت
شعر عاشقانهای نوشت
در تنگنای مرگ و شکنجه
شعر عاشقانهای نوشت
در میانهی خون و گلوله
شعر عاشقانهای نوشت
شعری برای هیچ کس
برای عشقی که نبود
و حال،
که دختری او را حتی تا عمق سایهاش دوست میدارد
و زخمهایش را میبوسد
حال که دختر در خنکای شب
تن او را با تن عریانش میپوشاند
سلاح قلم و کاغذ به دست میگیرد
از بستر بیرون میرود
و بی آنکه خواب دختر را بیاشوبد
شعری سیاسی مینویسد
شعری تپندهی ستیز و اعتراض.
لوئیس رُگِلیو نوگِراس
ترجمه: محمدرضا فرزاد
- ۰۰/۰۹/۱۱